سلام به همراهان و هنردوستان سایت بانو تی وی.در این پست میخواهیم تاریخ مجسمه سازی در بین النهرین را بررسی کنیم .
تقریباً تمام مجسمه های سومری به عنوان تزیین یا وسایل تشریفاتی برای معابد ساخته و استفاده می شدند. آگاهی از تاریخ هنر برای یک هنرمند بسیار ضروری است .هرچیزی آغازی داشته و هنر هم از این قاعده مستثنی نیست .پس در ادامه همراه ما باشید تا از تاریخ هنر زیبای مجسمه سازی در بین النهرین و در زمان سومری رها و اکدی ها بیشتر بدانید.
دوره سمری ها در بین النهرین
تاریخ هنر مجسمه سازی در بین النهرین در دوره سومری ها
تقریباً تمام مجسمه های سومری به عنوان تزیین یا وسایل تشریفاتی برای معابد ساخته و استفاده می شدند.
هنوز هیچ مجسمه فرقه ای از خدایان یا الهه ها به وضوح قابل شناسایی نیست. بسیاری از شکل های موجود در سنگ مجسمه های نذری هستند ، همانطور که در عبارات استفاده شده در کتیبه هایی که اغلب نشان می دهند نشان داده شده است: "این نماز را می خواند" یا "مجسمه ، به پادشاه من (خدا) بگو ...". مجسمه های نر در حالت نماز ایستاده یا نشسته اند و دستانشان را به هم بسته اند.
آنها اغلب از بالای کمر برهنه هستند و دامن پشمی می پوشند که با الگوی غیر معمول بافته شده است و نشان می دهد گلبرگها با هم تداخل دارند.
یک لباس توگالیک گاهی یک شانه را می پوشاند. مردان به طور کلی موهای بلند و ریش سنگینی می پوشند که هر دو غالباً به صورت موج دار بریده می شوند و به رنگ سیاه رنگ می شوند. چشم و ابرو با خاتم کاری رنگی کار می شود.
برای زنان عمدتا شامل یک سیم پیچ سنگین است که از گوش به گوش به صورت عمودی مرتب شده و یک شینیون در پشت قرار دارد. موها گاهی اوقات توسط یک روسری از پارچه ملافه تا شده پنهان می شود. برهنگی آیینی محدود به کشیشان است.
تصور می شود که نادر بودن سنگ در بین النهرین به تمایز سبک اصلی بین مجسمه سازی سومری و مصر کمک کرده است. مصریان سنگ خود را در بلوکهای منشوری استخراج کردند و می توان دریافت که حتی در مجسمه های مستقل آنها ، با حفظ وحدت هندسی قدرت طراحی بدست می آید. در مقابل ، در سومر ، سنگ باید از منابع دوردست وارد شده باشد ، اغلب به صورت تخته سنگ های متفرقه ، که به نظر می رسد شخصیت بی شکل آنها توسط مجسمه هایی که به آنها تبدیل شده اند ، حفظ شده است.
نرگال خدای بین النهرین
نرگال ، خدای بین الملل بین النهرین ، که عصای شیرهای خود را در دست داشت
فراتر از این ویژگی کلی مجسمه سازی سومری ، دو سبک متوالی در تقسیمات میانی و اواخر دوره اوایل سلسله متمایز شده است.
یک گروه بسیار برجسته از چهره ها ، از Tall al-Asmar ، عراق (اشنونا باستان) ، با قدمت اولین مرحله ، ساده سازی هندسی اشکال را نشان می دهد ، که مطابق با سلیقه مدرن ، مبتکرانه و از نظر زیبایی شناسی قابل قبول است.
از طرف دیگر ، مجسمه های مشخصه مرحله دوم ، اگرچه از نظر فنی با مهارت بیشتری تراشیده شده اند ، اما آرزوهایی برای طبیعت گرایی را نشان می دهند که گاهی بیش از حد بلند پروازانه هستند.
در این سبک دوم ، برخی از محققان شواهدی از تلاش های گاه به گاه عکاسی را می بینند. با این وجود ، علی رغم تغییرات جزئی ، همه این ارقام به فرمول واحد ارائه خصوصیات متعارف فیزیونومی سومری پایبند هستند. منشأ آنها محدود به شهرهای سومری در جنوب نیست. گروه مهمی از مجسمه ها از پایتخت باستانی ماری ، در میانه فرات گرفته شده است ، جایی که مشخص می شود جمعیت از نظر نژادی با سومری ها متفاوت بوده است. به نظر می رسد در مجسمه های ماری هیچ انحرافی از فرم مجسمه سازی وجود نداشته است. آنها فقط با ویژگی های فنی در حکاکی متمایز می شوند.
مجسمه سازان سومری که از سنگ محروم بودند ، از مواد جایگزین بهره برداری کردند. نمونه های خوبی از ریخته گری فلزات پیدا شده است ، برخی از آنها حاکی از دانش در مورد فرآیند cire perdue است ، و مجسمه های مس بیش از نیمی از اندازه زندگی وجود داشته است.
با این حال ، در کارهای فلزی ، نبوغ هنرمندان سومری را شاید بتوان از نظر میزان شخصیت های ترکیبی ارزیابی کرد. اولین و یکی از بهترین نمونه های این گونه ها - و به طور کلی مجسمه سازی سومری - از یک سطح کاوشگرانه در Tall al-Warkāʾ حاصل می شود.
این سنگ نمای آهکی یک مجسمه در اندازه واقعی است که باقیمانده آن باید از مواد دیگر تشکیل شده باشد. روش دلبستگی در صورت زنده مانده قابل مشاهده است.
ابزارهایی از این دست توسط صنعتگران دوره اوایل سلسل سلوک به کمال رسیده است ، بهترین نمونه کارها را باید در میان گنجینه های مقبره های سلطنتی در اور مشاهده کرد: سر گاو نر تزئین چنگ ، متشکل از چوب یا قیر پوشیده شده از طلا و پوشیدن ریش لاجورد .
یک بز شایع در طلا و لاجورد ، پشتیبانی شده توسط یک درخت طلایی. سر آرایش ترکیبی خانم های دربار ؛ یا به عبارت ساده تر ، شکل مینیاتوری یک الاغ وحشی ، ریخته شده در الکتروم (یک آلیاژ زرد طبیعی از طلا و نقره) و بر روی یک حلقه مهار برنز نصب شده است. منبت و غنی سازی اشیا wooden چوبی در این دوره به اوج خود می رسد .
همانطور که در صفحه به اصطلاح استاندارد یا دو طرفه از Ur دیده می شود ، که بر روی آن صحنه های استادانه صلح و جنگ با منبت کاری ظریف پوسته و نیمه قیمتی به تصویر کشیده شده است. سنگ ها. تصفیه صنایع دستی در فلز در کلاه گیس معروف از کلاه گیس طلا ، متعلق به یک شاهزاده سومری ، و در اسلحه ، وسایل و ظروف نیز مشهود است.
تراش نقش برجسته در سنگ ، ابزاری بود که در میان سومری ها محبوب بود و اولین بار به شکل کاملاً خام در زمان های Protoliterate ظاهر شد. در مرحله آخر دوره اوایل سلسله ، سبک آن متعارف شد. رایج ترین شکل مجسمه برجسته ، پلاک های سنگی ، 1 فوت (30 سانتی متر) یا مربع بیشتر بود که در مرکز سوراخ می شد تا به دیوارهای یک معبد متصل شود .
به نظر می رسد موضوعات معمولاً یادآور رویدادهای خاص مانند اعیاد یا فعالیت های ساختمانی هستند ، اما نمایش آنها بسیار استاندارد است ، به طوری که پلاکهای تقریباً یکسان در مکانهایی با فاصله 800 مایل (800 کیلومتر) پیدا شده است.
دوره اکدی در بین النهرین
تاریخ هنر مجسمه سازی در بین النهرین در دوره اکدی
دو سر برجسته از مجسمه های آکدی باقی مانده اند: یکی برنز و دیگری سنگ. سر برنز یک پادشاه ، با کلاه گیس از حاکمان قدیمی سومری ، احتمالاً خود سارگون است.
این سر اگرچه فاقد چشمان منبت کاری شده و در جاهای دیگر کمی آسیب دیده است ، اما به حق یکی از شاهکارهای بزرگ هنر باستان محسوب می شود. سنگ آکدی از بیسمویه عراق (آداب باستان) نشان می دهد که تصویرگری در مواد غیر از برنز نیز پیشرفت کرده است.
سر برنز یک پادشاه
در مورد مجسمه های برجسته ، یک موفقیت بزرگتر در استلا معروف Naram-Sin (نوه سارگون) مشهود است ، که بر روی آن الگویی از چهره ها برای بیان ایده انتزاعی تسخیر طراحی شده است. با این وجود دو قطعه جالب توجه در موزه عراق ، که در منطقه النیریه عراق یافت شد ، بار دیگر شواهدی از پیشرفت در طراحی و ساخت را که از زمان سلسله های سومری رخ داده بود ، ارائه می دهد.
یکی از این مجسمه ها ، موکب اسرای جنگی برهنه را نشان می دهد که در آن جزئیات تشریحی به خوبی مشاهده می شود اما به طرز ماهرانه ای الگوی ریتمیک مورد نیاز موضوع را تابع می کند.
سلسله اکدیان با طغیان دره رودخانه توسط قبایل کوهستانی شمال ایران به فاجعه ختم شد. به نظر می رسد از بین تمام شهرهای بین النهرین ، فقط لاگاش به نوعی از درگیری دور مانده و تحت فرماندار مشهور خود Gudea ، تداوم سنت فرهنگی بین النهرین را با موفقیت حفظ کرده است. به طور خاص ، به نظر می رسد مجسمه مربوط به این میان دوره کوتاه (حدود 2100 قبل از میلاد) نوعی گلدهی پس از مرگ نبوغ سومری را نشان می دهد. مجسمه های معروف گروه فرمانداران و سایر افراد برجسته ، که در پایان قرن نوزدهم کشف شدند ، مدتها تنها ملاکی بودند که می توانست هنر سومری را مورد قضاوت قرار دهد و نمونه های موجود در موزه لوور و بریتانیا هنوز هم بسیار مورد تحسین قرار می گیرند.
سنگ سخت ، معمولاً دیوریت ، با تبحر واضح تراشیده شده و به اتمام رسیده است. جزئیات به طرز هوشمندانه ای تلطیف می شوند ، اما عضلات به دقت مورد مطالعه قرار می گیرند و کیفیت بالای کنده کاری استفاده از خاتم کاری را غیر ضروری می کند. برداشت قدرتمندانه از اقتدار آرام که این مجسمه ها منتقل می کنند ، گنجاندن آنها در میان بهترین محصولات هنر باستان خاورمیانه را توجیه می کند.