پیشنهاد سردبیر

+ آرشیو

تاریخ

۰۱ / اسفند / ۱۴۰۰

بازدید

۵۰۶

فوتوریسم یک جنبش هنری ایتالیایی در اوایل قرن بیستم بود که هدف آن به تصویر کشیدن پویایی و انرژی دنیای مدرن در هنر بود. آینده پژوهان به خوبی از آخرین پیشرفت های علم و فلسفه مطلع بودند و به ویژه شیفته هوانوردی و سینماتوگرافی بودند. هنرمندان آینده نگر گذشته را تقبیح کردند، زیرا احساس کردند وزن فرهنگ های گذشته بسیار ظالمانه است - به ویژه در ایتالیا - و در عوض هنری را پیشنهاد کردند که مدرنیته و صنعت و فناوری آن را جشن می گیرد.

خاستگاه های فوتوریسم

در سال 1908، فیلیپو توماسو مارینتی، شاعر ایتالیایی، برای از دست دادن دوچرخه سواری منحرف شد و با ماشینش در یک گودال تصادف کرد. تجربه دوچرخه قدیمی در مقابل ماشین مدرن او را الهام بخشید تا مانیفست آینده‌گرایی خود را بنویسد، جنبشی که نوستالژی و سنت را فتح می‌کند. در سال 1910، هنرمندان جوان اومبرتو بوچونی، کارلو کارا و لوئیجی روسولو به جنبش مارینتی پیوستند.

آنها پیشنهاد کردند که فوتوریسم می‌تواند فراتر از ادبیات و شعر باشد و این سه هنرمند مانیفست نقاشان فوتوریسم را نوشتند. آنها این را برای همکاران خود، جینو سورینی و جاکومو بالا، که مانیفست را امضا کردند، فرستادند. این هنرمندان با هم گروه اصلی هنرمندان فوتوریسم را تشکیل دادند.

ایده های کلیدی در پشت فوتوریسم

فوتوریسم ها به دنبال این بودند که آنچه را که به عقیده آنها تصورات قدیمی و سنتی در مورد هنر بود از بین ببرند. در عوض، آنها می خواستند اینها را با جشن پر انرژی عصر ماشین جایگزین کنند. تمرکز اصلی این بود که یک چشم انداز پویا از آینده را نشان دهد. به این ترتیب، آنها اغلب مناظر شهری و فناوری های جدید از جمله قطار، اتومبیل و هواپیما را به تصویر می کشیدند. آنها سرعت، خشونت و طبقات کارگر را تجلیل کردند و معتقد بودند که تغییر را پیش خواهند برد.

فوتوریست ها برای دستیابی به حرکت و پویایی در هنر خود تکنیک هایی را برای بیان سرعت و حرکت توسعه دادند. این تکنیک ها شامل محو کردن و تکرار بود. آنها همچنین از خطوط زور استفاده کردند - روشی که از کوبیست ها اتخاذ کرده بودند. فوتوریست ها در طیف گسترده ای از اشکال هنری از جمله نقاشی، معماری، مجسمه سازی، ادبیات، تئاتر و موسیقی کار کردند.

فوتوریست های مشهور

بازیگران اصلی مرتبط با فوتوریسم در هنرهای تجسمی، اومبرتو بوچیونی، جاکومو بالا، کارلو کارا و جینو سورینی بودند.

آثار هنری فوتوریسم معروف

اومبرتو بوچونی، اشکال منحصر به فرد تداوم در فضا (1913)

مسلماً نمادین ترین اثر هنری فوتوریسم که تا کنون ساخته شده است، فرم های منحصر به فرد تداوم در فضا اثر اومبرتو بوچیونی یک چهره «مکعبی-آینده نگر» است که در حرکت رو به جلو گام برمی دارد. به نظر می رسد که پاهای قدرتمند این پیکره در حال پیشروی هستند که توسط نیروهایی مانند باد و سرعت حک شده اند. این ماشین انسان مدرن را می توان به عنوان تمثیلی برای تلاش ایتالیا برای تعریف خود به عنوان یک ملت مدرن خواند.

جنبش هنری فوتوریسم

جاکومو بالا، پویایی یک سگ روی افسار (1912)

 Dynamism of a Dog on a Leash  شناخته‌شده ‌ترین اثر بالا است، و نشان می‌دهد که یک سگ ماهی بر روی افسار و پاهای خانمی که با حرکت سریع آن را راه می‌رود. بالا با تار شدن و تکثیر پاها و پاها به این حرکت دست یافت.

جنبش هنری فوتوریسم

کارلو کارا، تشییع جنازه گالی آنارشیست (1110-1910)

مراسم تشییع جنازه گالی آنارشیست یکی از مشهورترین آثار کارا است. آنجلو گالی یک آنارشیست و سازمان‌دهنده کارگری در میلان بود که توسط پلیس در طی یک اعتصاب در سال 1904 کشته شد. از آنجایی که آنها می‌ترسیدند که تشییع جنازه گالی به یک تظاهرات سیاسی تبدیل شود، ایالت پلیس را فرستاد تا مانع از ورود آنارشیست‌ها به گورستان شود. وقتی آنها مقاومت کردند، پلیس با قدرت پاسخ داد و درگیری شروع شد. کارا شاهد این رویداد بود و شدت و هرج و مرج صحنه و همچنین حرکت سریع را در این نقاشی به تصویر کشید.

جنبش هنری فوتوریسم

جینو سورینی، رقصنده در پیگال (1912)

رقصنده جینو سورینی در مرکز نقاشی به تصویر کشیده شده است و از خطوط متقاطع پویا و پارچه چرخان تشکیل شده است. دایره های متحدالمرکز به سمت بیرون به لبه های نقاشی منتهی می شوند و هر لایه دایره ای شامل تصاویر تکه تکه ای از نوازندگان، سازها و اعضای مخاطب است. این به معنای به تصویر کشیدن ماهیت و پویایی اجراست.

جنبش هنری فوتوریسم

معماری فوتوریسم

معمار ایتالیایی آنتونیو سانت الیا ایده‌های دوگانه مکانیزاسیون و حرکت را پذیرفت و چشم‌اندازی از یک شهر مدرن را در قالب یک ماشین غول‌پیکر پیشنهاد کرد. او آن را Città Nuova («شهر جدید») نامید، نامی کاملاً مناسب. این شهر فوتوریسم اتوپیایی که بین سال‌های 1912 و 1914 طراحی شد، یک شهرک شهری وسیع، چند سطحی و به هم پیوسته بود که در آن آسمان‌خراش‌های عظیم توسط آسانسورها، پل‌ها و مسیرهای پیاده‌روی مرتفع در یک چشم‌انداز مصنوعی دائماً در حال تکامل ادغام شدند.

به طرز متناقضی، Sant'Elia، مانند بسیاری دیگر از فوتوریسم ها، جنگ را وسیله‌ای برای از بین بردن دنیای قدیم و ساختن آینده‌ای می‌دانست که بسیار مورد توجه بود. با این حال، این آنتروپی جنگ بود که توهمات آنها را از بین برد و نه تنها شرایط اجتماعی-اقتصادی لازم برای تسهیل چنین طرح‌های بزرگ را از بین برد، بلکه قهرمانان اصلی آن را نیز از بین برد - سنت الیا خود در سن بیست سالگی در یک نبرد کشته شد. هشت مورد با تقریبا هیچ اثر معماری تکمیل شده ای باقی نمانده است.

جنبش هنری فوتوریسم

مراحل و سیاست های فوتوریسم

فوتوریسم بین سال‌های 1909 و 1914 در بیشترین نفوذ و فعالیت خود قرار داشت. در طول جنگ، اولین موج فوتوریسم ایتالیایی با کناره‌گیری برخی از اعضای گروه به پایان رسید و برخی دیگر به سبک‌های مختلف روی آوردند. با این حال، پس از جنگ جهانی اول، مارینتی این گروه را احیا کرد. این احیاء مجموعه جدیدی از هنرمندان را به خود جذب کرد و به نسل دوم فوتوریسم معروف شد.

فوتوریسم یکی از سیاسی ترین جنبش های هنری است که تاکنون وجود داشته است. بسیاری از فوتوریسم های ایتالیایی از حامیان فاشیسم بودند. آنها به شدت میهن پرست، حامی خشونت و مخالف دموکراسی پارلمانی بودند. در سال 1922، زمانی که موسولینی به قدرت رسید، فوتوریسم رسماً توسط فاشیست‌ها پذیرفته شد. تا زمانی که هنر در خدمت حمایت از برنامه سیاسی آنها بود، آنها راضی بودند. بعدها، پس از سقوط فاشیسم، بسیاری از هنرمندان فوتوریست تحت تأثیر منفی ارتباط خود با فاشیسم قرار گرفتند.

میراث فوتوریسم

فوتوریست های ایتالیایی بر بسیاری از هنرمندان و دیگر جنبش های هنری تأثیر گذاشتند. ورتیسیسم از کوبیسم و فوتوریسم الهام گرفته شد و پویایی، عصر ماشین و مدرنیته را در بر گرفت. اغلب به عنوان معادل بریتانیایی فوتوریسم در نظر گرفته می شود، اما بنیانگذار آن، ویندهام لوئیس، عمیقاً از فوتوریسم ها متنفر بود. در روسیه، هنرمندانی مانند ناتالیا گونچارووا کاوش‌های فوتوریسم خود را آغاز کردند - فوتوریسم روسی معمولاً یک جنبش جداگانه در نظر گرفته می‌شود، اما برخی از هنرمندان آن با فوتوریسم ایتالیایی درگیر شدند.

در ایالات متحده، نمایشگاه اسلحه‌بازی پیشگامانه، آینده‌گرایی را همراه با دیگر جنبش‌های آوانگارد اروپایی به مخاطبان آمریکایی شگفت‌زده معرفی کرد که در نهایت منجر به ظهور مدرنیسم آمریکایی با توسعه Precisionim، اولین جنبش واقعی هنر مدرن بومی در آمریکا شد.

پس از وحشت جنگ جهانی اول، بسیاری از هنرمندان از تکنولوژی و عصر مدرن که در این جنگ وحشیانه نقش داشته است، سرخورده شدند. به همین دلیل، بسیاری از آنها فوتوریسم را رد کردند و شروع به استفاده از رویکردهای سنتی تری کردند. این پدیده به عنوان "بازگشت به نظم" توصیف می شود.

اشتراک گذاری
آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب مرتبط

دیدگاه ها

شما هم می توانید دیدگاه یا پیشنهاد خود را برای ما ارسال کنید