ونسان ون گوگ (1853-1890) ، شاید مشهورترین هنرمند در جهان ، توسط بسیاری به عنوان هنرمند "دیوانه" ، مردی که در یک دیوانگی نقاشی کرده یا به سادگی روح عذاب دیده ای که گوش او را قطع می کند ، تصور می شود. نبوغ هنری او غالباً تحت الشعاع کسانی قرار می گیرد که نقاشی های او را صرفاً جلوه های تصویری ذهن آشفته وی می دانند. گرچه این تا حدی ممکن است درست باشد ، اما در واقع سبک هنری ابتکاری و منحصر به فرد وی برای انبوه هنرمندانی که او را دنبال می کردند از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بود. هنر او حتی وقتی آشکارا تحت تأثیر پیشینیان یا معاصرانش قرار گرفت ، مشخصاً از او باقی مانده و سبکی متمایز ایجاد کرد که در زمان خودش مورد قبول مردم خریدار هنر نبود.
سالهای اولیه 1881-1883
گرچه اولین کار رسمی این هنرمند پس از ترک مدرسه مربوط به هنر بود ، اما وی سالها بعد به طور جدی نقاشی را آغاز نکرد. در سن 16 سالگی ، ونسان ون گوگ در نمایندگی فروش هنر در پاریس ، به کارآموزی پرداخت. این موقعیت شامل سفر و مطمئناً در معرض هنر معاصر بودن زمان او بود ، اما ون گوگ قبل از تولید اولین نقاشی ون گوگ به کارهای مذهبی و فعالیت کوتاه مدت به عنوان یک کتابفروش روی می آورد.
کارهای اولیه وی ، که از سال 1881 تا 1883 تکمیل شده است ، نشان دهنده توجه یک تازه کار به جزئیات و همچنین اشاره هایی به نبوغ نوپای است که به طور کامل در نقاشی های بعدی او ظاهر می شود. اگرچه طرح ها و نقاشی های آبرنگ وی ممکن است در نگاه اول دو بعدی و آماتوری به نظر برسند ، اما از نظر مطالعات اولیه ون گوگ در واقع گرایی جذاب است.
ونسان ون گوگ اولین نقاشی های خود را هنگام اقامت در خانه پدر و مادرش در اتن ، هلند ، تهیه کرد که بیشتر توسط کتابهایی در مورد آناتومی ، دیدگاه و تکنیک هنری تحصیل می کرد. این هنرمند اولین نقاشی های خود را به یک پالت سیاه و سفید محدود کرد و معتقد بود که تسلط بر این رشته قبل از تلاش برای کارهای رنگی ضروری است.
اولین نقاشی های او از مردم ، دهقانان مختلف را به حالت ایستا ، برخی از مشخصات ، به تصویر می کشد ، در حالی که مناظر برتر او عمدتا از منظر مطالعات هستند. ونسان در نقاشی های اولیه قلم و آبرنگ خود سایه و نور را به جای رنگ برای ایجاد ابعاد گنجانده است. با توجه به تأثیرات سنگین استادانی چون ارزن ، رامبراند و داومیر ، تمرکز این هنرمند بر روی شکل انسان برای رشد هنری وی بسیار مهم بود.
در اواسط سال 1881 ، ونسان ون گوگ در یک دوره کوتاه تحصیل با آنتون موو ، استاد در دانشکده هنر لاهه ، مشغول به تحصیل شد.
او نه تنها اصول را پوشش داد بلکه مردمک خود را با رنگ های آبرنگ و روغن ها آشنا کرد ، بنابراین دامنه بیان هنرمند را گسترش داد. Still Life With Cabbage and Clogs از ونسان، یکی از اولین نقاشی های او ، از زنگ های زمستانی که برای کارهای اولیه او به سبک هلندی مشخص می شود ، استفاده می کند. این هتل همچنین از یک رنگ پرزرق و برق برخوردار است ، و منادی سبک درخشان ون گوگ در آینده است.
لاهه
محل اقامت ونسان ون گوگ در لاهه طی سالهای 1882 و 1883 یک دوره پربار بود که در آن او به تکنیک خود ادامه داد و موضوعات مشابه و در عین حال تازه را جستجو کرد. در این مدت ، او اولین کمیسیون های خود را برای چندین نقاشی از مناظر شهری در لاهه از عمویش که او نیز یک فروشنده هنر بود دریافت کرد.
نقاشی منظره ون گوگ Bulb Fields از سال 1883 گواه بر بیدار شدن این هنرمند از استفاده رسا از نور و رنگ است که در کارهای بعدی وی بسیار برجسته است. در پیش زمینه نقاشی ، سنبل های به رنگ سفید ، آبی ، صورتی و طلایی جعبه های باغ را پر می کنند که منجر به چشم به سمت دامنه تپه ای دور و آسمانی پر از ابرهای سفید می شود. خانه های سایه دار و سقف کاهگل این صحنه را قاب می کنند در حالی که یک باغبان بین جعبه ها در فاصله میانی راه می رود.
سالهای میانه: 1884-1887
در طول این دوره از زندگی ونسان ون گوگ ، یک عشق ناموفق ، مرگ پدر و یک دوره کوتاه مدت تحصیل در آکادمی آنتورپ زمینه ای تیره و تار برای پیشرفت هنری مستمر ونسان شکل گرفت.
در طول اقامت در روستای شمالی نوینن در اواخر سال 1883 تا 1885 ، این نقاش تمرکز خود را بر روی صحنه های ارضی دهقانانی که مشغول کار خاک و بافندگان بودند و کار خود را انجام می دادند ، گذاشت.
در سال 1885 ، این هنرمند "سیب زمینی خواران" را تولید کرد ، اثری که بسیاری آن را اولین شاهکار وی می دانند. در این تصویر از یک خانواده مزرعه نشسته در اطراف میز متواضع آنها ، ونسان ون گوگ با توجه به فضای سایه ای که با وجود این پر از شخصیت و زندگی است ، نفوذ رامبراند را فرا می خواند.
یک صفحه انبوه سیب زمینی نشانگر ثروت ساده کسانی است که در این زمین امرار معاش می کنند. فضای همراه ، که با تابش گرم یک چراغ واحد روشن می شود ، اشتیاق به شرکت در این صحنه فرومایه و در عین حال همراه را به بیننده القا می کند.
برداشت از پاریس
در سال 1886 ، ونسان ون گوگ در کلاسهای هنر در آکادمی آنتورپ شرکت کرد ، اما تنها در بخشی از سال باقی ماند. ونسان پس از مهاجرت با برادرش ، تئو ، در پاریس ، نزد هنرمند کورمون تحصیل کرد.
تئو ، یک فروشنده هنر ، برادرش را با آثار نقاشان برجسته امپرسیونیست مانند کلود مونه ، پیر آگوست رنوار و ژرژ سئورات آشنا کرد ، که همه آنها تأثیر زیادی در نقاشی های آینده این هنرمند داشتند.
ونسان در همین دوره با هنرمند پل گوگن آشنا شد و با او دوست شد و نقاشی های رنگ آمیزی درخشان گوگن نیز از هنر هلندی تأثیر پذیرفت.
در سال 1887 ، ونسان ون گوگ با استفاده از روش pointillist مورد حمایت Seurat ، که از آن در آثاری مانند یک بعد از ظهر یکشنبه در جزیره لا گراند جاته استفاده کرد. ونسان در یکی از پرتره های فراوان خود: پرتره از خود با کلاه نمدی خاکستری ، از نقاط ریز انعکاس دهنده نور برای آشکار کردن یک مرد برجسته با تیز بینی با بیان خسته از جهان کسی که بیش از سهم سختی خود را دیده است ، استفاده می کند.
در این دوره از زندگی خود بود که این هنرمند علاقه مند به چاپ Ukiyo-e ، چاپهای هیزمی ژاپنی شد ، که او و معاصران دیگری مانند کلود مونه و ادگار دگا شروع به جمع آوری آن کردند ، و این باعث ایجاد نقاشی هایی می شود که نشان دهنده تأثیر ژاپناسیر بر او است.
تفسیر ون گوگ در سال 1887 از دادگاه ، اثری از کیسای آیزن ، شامل تزریق رنگ های درخشان است که بسیار برتر از اصل است. وی به جای شکوفه های گیلاس آیزن ، پس زمینه ای از حوضچه سوسن را انتخاب کرد.
سالهای آخر: 1888 تا 1890
ونسان ون گوگ در سال 1888 از خانه تئو در پاریس به آرل در جنوب فرانسه نقل مکان کرد و در آنجا خانه زرد را اجاره کرد. در بهار ، او مناظر شکوفا Provence و همچنین مناظر دریایی در نزدیکی Saintes-Marie-de-la-Mer را نقاشی کرد. در این دوره تولیدی در زندگی این هنرمند ، وی همچنین تعدادی پرتره از جمله سریال های خود از خانواده رولین را انجام داده است.
همانطور که وی در حال آماده سازی اتاقی در خانه زرد خود برای اسکان گوگن بود که قصد داشت در اواخر سال برای اقامت طولانی به آرل سفر کند ، ونسان ون گوگ همچنین در حال کار بر روی سری دوم خود از نقاشی های آفتابگردان بود. او اولین سری را هنگام اقامت با برادرش در پاریس خلق کرده بود. در نقاشی های آفتابگردان این هنرمند زمینه ها و آرایش های مختلفی از گل های بزرگ و طلایی ارائه شده است که هرکدام شبیه و در عین حال مجزا هستند. متخصصان هنر به ویژه از این آثار برای گسترش ابتکاری طیف رنگ زرد قدردانی می کنند.
برخی دیگر از نقاشی ها به خاطر ترکیب بی نظیر سادگی و جزئیات کاملاً برانگیزاننده شان قدردانی می کنند.
بازدید از گوگن
اگرچه توسط ونسان ون گوگ بسیار مورد انتظار بود ، اما ورود گوگن به خانه زرد در اکتبر 1888 همانطور که برنامه ریزی شده بود به سرانجام نرسید. در ابتدا ، هر دو هنرمند از یک دوره پربار در حرفه خود برخوردار بودند ، اما اختلافات و مشاجرات باعث لکه دار شدن بازدید آنها شد. در اواخر دسامبر هنگامی که ونسان ظاهراً با تیغ به همکار خود حمله کرد ، بخشی از گوش خود را قطع کرد ، تنش بین این دو به اوج خود رسید. ونسان ون گوگ چند روز آینده را در بیمارستان آرل گذراند.
متعاقباً ، این هنرمند به پناهندگی در سنت رمی-دو-پرووانس رسید و اگرچه با زوال روانی سریع دست و پنجه نرم می کرد ، اما او مجموعه ای از نقاشی های متنوع از نظر سبک را تولید کرد که خود بیمارستان و همچنین مناطق اطراف آن ، درختان زیتون و سروها را به تصویر می کشد .
ونسان ون گوگ در طول اقامت کار درخشان خود را با نام Irises در سال 1889 در باغ Saint-Remy نقاشی کرد. این نقاشی ، که برخی از ویژگی های منبت کاری ژاپنی و همچنین تمایل این هنرمند به رنگ و نور را به نمایش می گذارد ، به لطف مداخله تئو ، همراه با نقاشی ون گوگ ، شب پرستاره در بخشی از نمایشگاه سالانه Societe des Artistes Independent در پاریس بود. این نمایشگاه معتبر نبوغ این هنرمند را بیش از گذشته به مخاطبان بیشتری معرفی کرد.
من قلب و روح خود را در کار خود قرار داده ام ، و در این کار ذهنم را از دست داده ام. "
به نقل از ونسان ون گوگ
روزهای آخر و مرگ
با توجه به اینكه بیماری او خسارات فزاینده ای را در فعالیت های روزمره اش ایجاد می كرد ، با این وجود ماه های آخر زندگی ونسان ون گوگ پربارترین ماه او بود. در میان افزایش تدریجی کار خود ، وی در 60 روز پایانی حضور خود در زمین وارد دوره ای از باردهی شدید شد. اعتقاد بر این است که Wheatfield with Crows آخرین کار ونسان ون گوگ است.
هنگامی که او به پایان زندگی خود نزدیک می شد ، این هنرمند به طیف رنگی سبز و آبی برجسته در کلبه های کاهگلی در کوردویل منتقل شد. وی همچنین از خطوط منحنی و موج دار برای نشان دادن حرکت و انرژی ، مانند خط حصار در پیش زمینه نقاشی و قله های پشت ، طرفداری می کرد. تحریف شکل های آشنا ، مانند خود کلبه ها ، آثار هنری را فراتر از امپرسیونیسم به سمت تکرارهای جدید بیان می برد. ونسان ون گوگ در حالی که در سن 37 سالگی به سمت مرگ خود پیش می رفت ، یک سبک کاملاً تازه پسامپرسیونیستی ایجاد می کرد.
در 27 ژوئیه 1890 ، ونسان ون گوگ از ناحیه معده مورد اصابت گلوله قرار گرفت و صبح زود 29 ژوئیه 1890 در اتاق خود در Auberge Ravoux در روستای Auvers-sur-Oise در شمال فرانسه درگذشت. اگرچه در تاریخ رسمی گفته شده است که ون گوگ خودکشی کرده است ، اما آخرین تحقیقات نشان می دهد که مرگ ون گوگ ممکن است ناشی از یک تصادف باشد.
تأثیر وینسان ون گوگ
امروزه ونسان ون گوگ به عنوان بزرگترین نقاش هلندی از زمان رامبراند در نظر گرفته می شود. حتی اگر در طول زندگی خود تعداد بسیار محدودی از پیروان را به دست آورد ، سبک هنری ون گوگ تأثیر بسزایی در تعداد زیادی از هنرمندان دنبال می کرد. آثار وی خبر از پیشرفت مکاتب فاویسم ، اکسپرسیونیسم و مدرنیسم در قرن بیستم داد.
در دهه پس از مرگ ون گوگ ، همکاران سابق وی ، از جمله گوگن ، پل سزان ، و هنری دو تولوز-لوترک و همچنین معاصران دیگری مانند ادوارد مونک و گوستاو کلیمت به نوآوری ادامه دادند و تأثیرات مکتب اصلی جریان امپرسیونیسم را نیز درگیر کردند. همچنین مارک پست اکسپرسیونیسم ون گوگ به سبک های هنری جدید.
درست مانند شکسپیر درباره ادبیات ، و زیگموند فروید در روانشناسی ، تأثیر ونسان ون گوگ بر هنر مدرن فوق العاده است.
ون گوگ زنده نماند تا استعداد خود را به رسمیت بشناسد. و همچنین او احتمالاً هرگز نمی توانست خواب ببیند كه منبع الهام ماندگاری برای نسل های بعدی هنرمندان باشد.
کار ونسان ون گوگ به عنوان یک نقاش کوتاه بود ، اما نقاشی های او انقلابی در عمل و سبک های هنری ایجاد کرد. شدت بینایی ، رنگ شگفت انگیز رنگ و جسارت خارق العاده تکنیک او شاهکارهایی را به وجود آورد که تأثیر عمیقی بر هنر قرن بیستم داشتند.